English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6517 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
passionary U مصیبت نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
struck U بصورت پسوند نیز بکار رفته وبمعنی ضربت خورده و مصیبت دیده یا مصیبت زده میباشد
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
tragedy U مصیبت
sorrows U مصیبت
catastrophes U مصیبت
tragedies U مصیبت
disaster U مصیبت
depravement U مصیبت
affliction U مصیبت
depravation U مصیبت
disasters U مصیبت
sorrow U مصیبت
afflictions U مصیبت
catastrophe U مصیبت
curse U بلا مصیبت
catastrophical U مصیبت امیز
accident U مصیبت ناگهانی
accidents U مصیبت ناگهانی
cursing U بلا مصیبت
tragical U مصیبت امیز
blighters U مصیبت بار
bales U مصیبت بلا
calamities U مصیبت فاجعه
adversity ادبار و مصیبت
affiction U مصیبت محنت
afflictive U مصیبت امیز
calamity U مصیبت فاجعه
passion week U هفته مصیبت
disastrous U مصیبت امیز
curses U بلا مصیبت
fateful <adj.> U مصیبت آور
catastrophic U مصیبت بار
baleful U مصیبت بار
blighter U مصیبت بار
bale U مصیبت بلا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
calamitous U مصیبت بار خطرناک
passion plays U نمایش مصیبت وشهادت
disastrously U بطور مصیبت امیز
fatal U مصیبت امیز وخیم
passion play U نمایش مصیبت وشهادت
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
blighters U شخص یا چیزی که موجب مصیبت و بلا شود
blighter U شخص یا چیزی که موجب مصیبت و بلا شود
passionist U عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
stricken U محنت زده مصیبت زده
manifest U نامه
carrier U نامه بر
manifested U نامه
breve U نامه
post boy U نامه بر
epistles U نامه
letter U نامه
manifests U نامه
manifesting U نامه
epistle U نامه
letters U نامه
carriers U نامه بر
correspoundence U نامه ها
memorandum of understanding U تفاهم نامه
letters patent U نامه سرگشاده
light list U چراغ نامه
pursuivant U نامه رسان
waybill U بار نامه
marriage bed U عقد نامه
mailer U نامه رسان
packet boat U کشتی نامه بر
marriage contract U عقد نامه
passionary U شهادت نامه
pigeongram U نامه کبوتر
swearing formula U قسم نامه
stemma U نسب نامه
statement of a claim U افهار نامه
swamped with letters U غرق نامه
swearing formula U سوگند نامه
road book U راه نامه
registered letter U نامه سفارشی
sylva U درخن نامه
tenency agreement U اجاره نامه
recognizance U التزام نامه
recognizance U تعهد نامه
questionary U پرسش نامه
the original letter U عین نامه
threnddy U سوگ نامه
threnod U سوگ نامه
threnode U سوگ نامه
surety bond U تضمین نامه
treaties U عهد نامه
billet doux U نامه عاشقانه
by low U ایین نامه
byelaw U ایین نامه
bylaw U ایین نامه
bylaws U ایین نامه
certificate of incorporation U شرکت نامه
circular letter U نامه اداری
collins U نامه پر سود
concession deed U امتیاز نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
concordat U موافقت نامه
corrigenda U غلط نامه
credential U استوار نامه
decameron U داستان نامه
deed of conveyance U صلح نامه
bill of sale U بیع نامه
bill of lading U بار نامه
bill of indicment U ادعا نامه
treaties U موافقت نامه
treaty U عهد نامه
treaty U موافقت نامه
testimonial U گواهی نامه
testimonial U تصدیق نامه
testimonials U گواهی نامه
testimonials U تصدیق نامه
rental U اجاره نامه
acknowledgment U شهادت نامه
bacchanalian song U ساقی نامه
protocols U پیوند نامه
bail bond U ضمانت نامه
bill of divorce U طلاق نامه
bill of exception U اعتراض نامه
deed of endowment U وقف نامه
deed of gift U هبه نامه
letter no U نامه شماره 5
letter of a U اگاهی نامه
letter of a U اطلاع نامه
letter of indemnity U ضمانت نامه
letter of indemnity U غرامت نامه
letter of introduction U معرفی نامه
letter of invitation U دعوت نامه
letter of recommendation U سفارش نامه
letter of recommendation U توصیه نامه
letter writer U نامه نگاری
letter writer U نامه نویس
letter writing U نامه نگاری
letters of administration U قیم نامه
letters of procurator U وکالت نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
letter missive U امر نامه
letter de chancellerie U نامه رسمی
deed of sale U بیع نامه
deed of transfer U انتقال نامه
demand note U مطالبه نامه
epistoler U نامه نویس
escape chit U امان نامه
formulary U دستور نامه
gender tree U شجره نامه
genealogical tree U شجره نامه
genealogical tree U نسب نامه
guaranty U ضمانت نامه
l/c U اعتبار نامه
lease contract U اجاره نامه
leetter writing U نامه نگاری
leter of condolenee U تعزیت نامه
letter book U رونوشت نامه
letters patent U نامه سرگشوده
certificate of authority U وکالت نامه
full power of attorney U وکالت نامه
letter of attorney U وکالت نامه
power of attorney U وکالت نامه
power of authority U وکالت نامه
power of procuration U وکالت نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
letter of reference U معرفی نامه
letter of reference U توصیه نامه
warrant of attorney U اجازه نامه
power of procuration U اجازه نامه
certificate of authority U اختیار نامه
full power of attorney U اختیار نامه
letter of attorney U اختیار نامه
power of attorney U اختیار نامه
power of authority U اختیار نامه
power of procuration U اختیار نامه
warrant of attorney U اختیار نامه
certificate of authority U اجازه نامه
full power of attorney U اجازه نامه
letter of attorney U اجازه نامه
power of attorney U اجازه نامه
power of authority U اجازه نامه
waybill U راه نامه
lexicon [dictionary] U واژه نامه
word book U واژه نامه
wordbook U واژه نامه
dictionary U لغت نامه
glossary U لغت نامه
Recent search history Forum search
1پایان نامہ را در زبان اردو چہ می گویند
1what is Labbad
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1Leberschwellung
0بیمه نامه مسئولیت مدنی با بیمه ایران منعقد شده است
2هر کاری می کنم متن رو به فارسی ترجمه نمیکنه.
0google translatero emtehan kon hatman jawab mide. متوجه منظورتون نشدم. یعنی دیگه از برنامه شما استفاده نکنم و برم از گوگل ترانسلت استفاده کنم؟ اون که ترجمه هاش داغونه. لطفا راهنماییم کنید من برای پایا
1بازشناسی خصوصیات فضای معماری مدرس‌ها و حجره‌ها درمسجدـمدرسه‌های شاخص دوره‌ی قاجار در تهران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com